ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

وبــسایـت ارتفاع پـــست...
ارتفاع پست

موسای مایی و عصای دیگرانی
یعنی شما آقای از ما بهترانی
از تو فقط چوپانیت را درک کردیم
پس حقمان است اینکه ما را می چرانی
دور از من و این گله های کوچ کرده
این جمعه هم،پیش خدا خوش بگذرانی

دیدگاه های شما

«بیداری اسلامی» در کلیات، متن، اصول، امهات و مختصات، چیزی از جنس «انقلاب اسلامی»، گویی ادامه منطقی آن است. نظام سلطه تنها در یک صورت یارایش بود که جلوی بیداری اسلامی بایستد؛ یا اجازه رخداد انقلاب اسلامی را نمی‌داد یا جمهوری اسلامی (ثمره انقلاب اسلامی) را با فتنی از جنس ۷۸ و ۸۸ و تهدید و تحریم و جنگ سخت و جنگ نرم و ترور و… به شکست می‌کشاند. قدر مسلم «محمد مرسی» از «حسنی مبارک» بهتر است اما خلاصه کردن مفهوم بلندبالای بیداری اسلامی در دولت‌های متاثر از انقلاب‌های منطقه از اساس کاری عبث است. من لحظه‌ای فرض می‌کنم که هم‌الان جناب مرسی در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار کنند «جمهوری اسلامی ایران نزدیک‌ترین کشور به مصر است» یا برعکس، بگویند «میان مصر و ایران هیچ نقطه مشترکی نیست». واقعیت این است آنجا که ما داریم از الگوگیری بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی سخن می‌گوییم، خیلی بسته به اظهارنظر فلان رئیس‌جمهور و بهمان رئیس مجلس نیست که از حرفی مسرور شویم و از موضعی ناراحت. محمد مرسی و دولت فعلی مصر که جای خود دارد، بیداری اسلامی که جای خود دارد، حتی در خود انقلاب اسلامی نیز، آنکه کنار امام ایستاد و نخستین دولت جمهوری اسلامی را تشکیل داد، رسما و علنا یک لیبرال بود. گیرم انقلاب اسلامی الگوی بیداری اسلامی نیست، آیا با استناد به مهندس بازرگان و دولت موقت می‌توان ادعا کرد انقلاب اسلامی حتی الگوی خودش هم نیست؟! البته به کنایه، اشاره‌ها می‌توان کرد؛ بازرگان که خوب است، نخستین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی، بنی صدر بود که بابت جاسوسی، از نظام سلطه حقوق می‌گرفت. طرفه حکایت اینجاست: سطح بحث بیداری اسلامی، بسیار بالاتر از اشخاصی است که می‌آیند و می‌روند. ما وقتی داریم درباره بیداری اسلامی سخن می‌گوییم، بیش از آنکه ناظر بر محسنات و معایب محمد مرسی باشد، آنجاست که رئیس سیا به جای عراق و افغانستان، «ناگهان در عربستان» آفتابی می‌شود و دستپاچه و سراسیمه به «وطن‌امروز» تیتر یک می‌دهد. ما وقتی می‌گوییم انقلاب اسلامی الگوی بیداری اسلامی است، ناظر بر اشغال سفارت رژیم اشغالگر قدس توسط بچه‌های تخس مصر است. ناظر بر قاسم‌بن الحسن‌های بحرین عزیز است که با ۱۲ سال سن، نخستین و مهم‌ترین مساله امنیت ملی اتاق بیضی شده‌اند. ناظر بر سقوط مبارک و علی‌ عبد‌الله‌صالح است. ناظر بر شعار و شعائر اسلامی است. ناظر بر حضور زنان بیداری اسلامی در بیت رهبری است. ناظر بر آتش کشیده شدن بی‌وقفه خط لوله نفت و گاز مصر به اسرائیل است. ناظر بر این است که حتی بمب اتم هم نتوانست مانع سقوط فرعون مصر شود. ناظر بر این است که قدس شریف، همچنان که انقلاب اسلامی می‌‌خواهد، مساله اول جهان اسلام باقی مانده است. ناظر بر این است که ملت‌ها در دوگانه اسلام و نظام سلطه، به چیزی جز اولی فکر نمی‌کنند. ناظر بر این است که سنی مصری، حرف شیعه بحرینی را می‌فهمد و دوگانه‌های صوری جای خود را به دو‌قطبی‌های واقعی داده‌اند. ناظر بر این است که بعد از بیداری اسلامی به روایت اعتراف دشمن، انقلاب/ جمهوری اسلامی از موضع دست بالا با نظام سلطه سخن می‌گوید. در چنین منظومه‌ای اظهارات اشخاص/ دولت‌های برآمده از انقلاب‌های منطقه، اگرچه قطعا بی‌اهمیت نیست، لیکن محل بحث و مجرای حرف اصل کاری ما نیست. انقلاب اسلامی مردم مصر هم مثل انقلاب اسلامی مردم ایران فراز و نشیب خودش را دارد و با چاشنی سختی بیشتر، مشغول گذران روزگار است. این وسط نکته ظریفی نیز هست. گمانم جز استثنای سوریه، ما در منطقه چیزی به نام «انقلاب‌ها» نداریم؛ هرچه هست یک انقلاب واحد است. اگر نظام سلطه دسیسه چیده بود که از قاره کوچک اروپا، کشوری بزرگ، بلکه ایالات متحده یورو بسازد، نتیجه‌اش مضحک‌تر از حد تصور شده اما در عوض خاورمیانه به کشوری واحد می‌ماند که زبان مشترک مردمانش، نه عربی و نه فارسی، بلکه اعتراض است. در کشور بزرگ، متحد و پهناور «بیداری اسلامی»، «انقلاب اسلامی» در حکم پایتخت/ ام‌القراست. اینک به جای اروپای پیر، خاورمیانه جوان یکپارچه شده. سخن بر سر انقلاب‌ها نیست. حرف سر انقلاب است: انقلاب اسلامی. با ما از کراوات مرسی سخن نگویید. ما خود این کراوات را بر یقه امثال بازرگان هم دیده‌ایم؛ هرچند به‌رغم صابونی که بعضی به شکم زده‌اند، مرسی بازرگان نیست. با ما از طناب داری سخن بگویید که در گلوی ژنرال پترائوس بسته شده. با ما حرف‌های مهم بزنید. «ناگهان در عربستان» چه‌کار دارد رئیس سیا؟! ملک عبدالله به کما رفته یا نقشه راه؟! قاهره، منامه، کابل، بغداد، صنعا، عمان، تونس… و اینک شرق حجاز، جملگی مدائن بیداری اسلامی‌اند. در نقشه بیداری اسلامی، کنار همه شهرها دایره‌ای کوچک است. مربع، فقط و فقط کنار اسم مقدس «انقلاب/ جمهوری اسلامی» است. می‌گویید نه؟ از ژنرال پترائوس بپرسید.

 منبع:قطعه 26

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">