سردار حسن شاطری
"سردار شهید حسن شاطری" رییس ستاد بازسازی ایران در لبنان از یادگاران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود که با تمام وجود در امور مهندسی جنگ، راهسازی و جادهسازی در مناطق جنگی فعالیت داشت.
وی پس از جنگ تحمیلی نیز در افغانستان و سپس بعد از جنگ ۳۳روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، در جنوب این کشور مسئولیت هیأت ایرانی بازسازی جنوب لبنان را برعهده داشت.حاج حسن شاطری بهعنوان یک سرباز ولایتمدار و گوش به فرمان امام و رهبر، در سالهای اخیر نیز به بازسازی مناطق آسیب دیده لبنان در جنگ ۳۳روزه با رژیم صهیونیستی مشغول شد که این امر سرمنشأ بسیاری از خیرات و برکات برای مردم مظلوم لبنان بود.
حاج حسن شاطری با نام " مهندس حسام خوشنویس" معروف بود، اما نه میان ایرانیان که بیشتر او را اهالی جنوب لبنان میشناختند، نه حتی شیعیان، مسیحیان این دیار هم حاج حسن را خوب میشناختند. وقتی برای بازسازی لبنان و خرابیهای به جایمانده از ددمنشیهای رژیم صهیونیستی، کمر همت بست، برایش شیعه و سنی تفاوت نداشت؛ از خانههای روستاهای شیعهنشین گرفته تا کلیساهای مسیحیان آن دیار، همه دست همت این سرباز سبکبال ولایت را دیده بودند که چگونه بیادعا مشغول آبادانی سرزمینشان است.
البته فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی، او را بهتر میشناختند، هر زمان که در مرز فلسطین اشغالی و لبنان چشمشان به "مسجد قدس" میافتاد که شبیه به بیتالمقدس در دل "پارک بسیار زیبای ایرانیان" بنا شده است، داغشان تازه میشد و همین بود که به دنبال انتقام از معمار آن بودند و چه ناجوانمردانه حقد و کینه خود را به این "سردار سازندگی و آبادانی" نشان دادند.
"حاج حسن" اگرچه سردار بود اما سر داد، نه در میدان جنگ که در کارزار سازندگی و آبادانی؛ مدتها بود که ردای خدمترسانی به مظلومان لبنان را به تن کرده و جای جای این دیار را با دستان پرتوان خود آباد کرده بود.
بیراه نگفتهاند که شهادت لیاقت میخواهد
و عجیب نیست که این سینهزن و میاندار هیأت شیعیان بیروت و ندبهخوان جمعهها، با
پهلوی زخمی به استقبال فاطمیه رود.
یکی از دوستان شهید این چنین وصفش می کرد:
اولین برخود من با شهید حدود دو سال پیش بود که بواسطه مسئولیت کاری میزبان مهندس حسام و تعدادی از خانواده شهدا در حرم حضرت عبدالعظیم و بهشت زهرا سلام الله علیها بودم. برای استقبال رفته بودم که دیدم هنوز زائران لبنانی از اتوبوس پیاده نشده، یک مرد نورانی شروع کرد با صدای بلند و با شادابی خاصی الموت لامریکا و الموت لاسرائیل و... سردادن. کل حرم مبهوت او شده بودند و او کار خود را میکرد. آنقدر شخصیت پرحرارت و مخلصانه و دوست داشتنی او برایم جذاب بود که از چند نفر از لبنانیها پرسیدم نظرتان راجع به مهندس حسام چیست؟
اولی گفت: "او رئیس جمهور واقعی مردم لبنان است". دومی گفت: "او سختتر از فولاد است" و با خنده اضافه کرد: "این چند روز برای ما خیلی سخت گذشت گویا مهندس حسام اصلا خواب و خستگی ندارد، اصلا قرار ندارد. دائم هم تقلا میکند و از ما هم میخواهد پا به پایش بدویم... "
در همان چند دقیقه اول آنقدر مودبانه و با احترام و صمیمی با من - که جای فرزندش بودم برخورد کرد - که مرا شیفته مرام خود کرد. بعدها که ارتباطمان بیشتر شد، فهمیدم که رئیس جمهور مردمی قصه ما که روستا به روستا و وجب به وجب لبنان مدیون خستگی ناپذیری اوست، وقتی نام اباعبدالله علیهالسلام میآید، نه یک دیپلمات است و نه یک مسئول رده بالا. این را باید از هیاتیهای لبنانی پرسید که چگونه در وسط هیات، برای عزای ارباب سینه برهنه میکرد و میاندار مجلس میشد.
رئیس جمهور قصه ما خواب نداشت. وقتی میگفتی خسته نشدی حاجی؟ میگفت: "من خستگی را خسته کردم و روی آن را کم.
وقتی میپرسیدی حاجی تو خواب نداری؟ میگفت: "فرصت برای خواب زیاد است الان وقت کار است، وقت عمل."
کسی که در کنار سواحل مدیترانه سالها در خارج با وضع خاص فرهنگی لبنان زندگی کند و خودش را هر هفته روزهای جمعهای از هر جا که شده برساند بیروت و دعای ندبه هیات را با سوز برای همه بخواند واقعا لیاقت شهادت را دارد.
کسی که وسط اینهمه کار و شلوغ پلوغی روزگار و اجرای پروژههای مختلف و خستگی و بیخوابی، نماز شبش ترک نشود واقعا لیاقت شهادت را دارد. آری حسام مثل ما نبود...
عزیزی در مراسم تشییعش میگفت که ماه رمضان امسال گفتم حج نمی آیی؟ گفت نه امسال میخواهم بروم کربلا با ارباب اتمام حجت کنم. آری او دیگر دلش برای شهادت پر میکشید. اجر سالها نوکری بارگاه حضرت زهرا(س) را گرفت از تیری که به پهلویش خورده بود میشد فهمید که نذرهایش مستجاب شده حتی در نحوه شهادت...
مهندس حسام خوشنویس با ما تفاوت داشت. او در زمانی که همه ما موتورهایمان خاموش شده بود و منفعل، بالاترین کار خود را برای آقا و نظام انجام داد....
به قول آقای پناهیان به آقا باید تسلیت گفت چون یکی از نوادری که میتوانست چهره نظام و آقا را در جهان ترسیم کند از دست دادیم. حسام یک عماد مغنیه دیگری بود که صهیونیستها و سرویسهای جاسوسی دنیا بهتر از ما میشناختندش. کاش نسل ما ابعاد وجودی حسام را میشناختند که نسل ما برای زمینه سازی ظهور و کار در عرصه بین المللی با فرهنگها و مذهبها و عقاید گوناگون به الگوهایی چون حسام شدید محتاجند....
سیدحسن نصــرالله حفظه الله: «خوشنویس (شاطــــری) نخستین شهیدی نیست که جمهوری اسلامی
برای مقاومت در منطقه اهدا میکند.به مردم و مقامات ایران به خاطر شهادت مهندس حسام خوشنویس
تسلیت میگوییم. شهید حســـــــام خوشنویس تمام تلاش خود را برای بازسازی لبنان به کار گرفته بود. »