ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

وبــسایـت ارتفاع پـــست...
ارتفاع پست

موسای مایی و عصای دیگرانی
یعنی شما آقای از ما بهترانی
از تو فقط چوپانیت را درک کردیم
پس حقمان است اینکه ما را می چرانی
دور از من و این گله های کوچ کرده
این جمعه هم،پیش خدا خوش بگذرانی

دیدگاه های شما

۲۰ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

سلام «آقا». می خواهم نامه بنویسم به شما. حرف بزنم. می خواهم مقصد نامه ام را بنویسم «فلسطین جنوبی». می خواهم دل خوش کنم به خوشی های روزگار. شاید به دستت رسید و خواندی. از «ماه» که چیزی کم نمی شود. شما «آقا»ی مایی. «آقا» را از هر طرف بخوانی «آقا»ست. با شما نجوا نکنیم، می پوسیم. از هر سو برویم، آخر به شما می رسیم. رود اگر چه جاری است، لیکن مسیر دریا را بلد است. می پیچد و می خمد تا دست به دریا دهد. آه! چه لذتی دارد شما را داشتن. قلب به دلیلی باید بزند. «ولایت فقیه» دلیل زندگی ماست. من اصلا مراقب نیستم غلو نکنم. مشکلم قصور زبان در مدح شماست.

امیرعلی طلبه
۱۲ آبان ۹۱ ، ۰۸:۳۸

واحد آکسفورد… باد برد!

آحاد ملت برای ثبت نام در دانشگاه آزاد، گاهی ریش گرو می گذارند، پول قرض می گیرند، خود را به هزار جور بدبختی می زنند، بلکه فرزندان شان بی مدرک نمانند. خب! تا اینجای کار شاید خیلی مشکلی نباشد، اما مشکل آنجا به وجود می آید که بفهمیم بخشی از این پول سخت به دست آمده و حاصل دست رنج پاک ملت، به علاوه یک مشت پول ناپاک، ایام فتنه ۸۸ می رفته در جیب فتنه گران. مشکل البته بیشتر از این هم می شود، اگر که بدانیم باز هم مثل همیشه پای کثیف یک آقازاده فراری در میان است. «م. ه» همان ایام فتنه کاشف به عمل آمد که مسئول راست و ریس کردن واحد آکسفورد دانشگاه آزاد است. چه بسیار پول که تبدیل به پوند می شد و می رفت در جیب بچه های این واحد انگلیسی، اما وقتی حکومت بلامنازع جاسبی بر دانشگاه آزاد پایان یافت، پرده از رازهایی برافتاد و فقط در یک قلم، معلوم شد که دانشگاه آزاد، اصلا واحدی به نام آکسفورد ندارد! ضمن تبریک به مناسبت هپلی هپو شدن پول زبان بسته ملت، مابقی این نوشته را به طنز می گذرانیم.

امیرعلی طلبه
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۸:۳۳

غزل احتمالی

به کوچه کوچه بنازم زعابری که نیامد/ غزل غزل بنویسم زشاهدی که نیامد/ شکسته بغض غرورم در انتظارعجیبی/ دعا کنید بیاید مسافری که نیامد...
امیرعلی طلبه
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۷:۲۵

غدیر در کلام مقام معظم رهبری

غدیر در کلام مقام معظم رهبری

مسأله‏ى غدیر یک مسأله‏ى تاریخىِ صرف نیست. نشانه‏اى از جامعیت اسلام است. اگر نبى‏مکرم (که در طول ده سال، یک جامعه‏ى بدوىِ آلوده‏ى به تعصبات و خرافات را به یک جامعه‏ى مترقى اسلامى تبدیل کرد) براى بعد از این ده سال، فکرى نکرده بود و نقشه‏اى در اختیار امت نگذاشته بود، این کار ناتمام بود. رسوبات تعصبات جاهلى به قدرى عمیق بود که شاید براى زدودن آنها سال‌هاى بسیار طولانى نیاز بود. ظواهر خوب بود. ایمان مردم، ایمان خوبى بود. البته همه در یک سطح نبودند؛ بعضى در زمان وفات پیغمبر اکرم یک سال بود، شش ماه بود، دو سال بود که اسلام آورده بودند؛ آن هم هیمنه‏ى قدرت نظامى پیغمبر همراه با جاذبه‏هاى اسلام، اینها را به اسلام کشانده بود.

براى پاک کردن رسوبات جاهلى از اعماق این جامعه و مستقیم نگه داشتن خط هدایت اسلامى بعد از ده سالِ زمان پیغمبر، تدبیرى لازم بود. اگر این تدبیر انجام نمى‏شد، کار ناتمام بود. این که در آیه‏ى مبارکه‏ى سوره‏ى مائده مى‏فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى»، تصریح به همین معناست که این نعمت آن وقتى تمام و کامل مى‏شد که نقشه‏ى راه براى بعد از پیغمبر هم معین باشد؛ این یک امر طبیعى است.

یک نکته‏اى که در کنار این لازم است پیروان اهل بیت و نیز همه‏ى مسلمانان در نظر داشته باشند، این است که: ما از حادثه و واقعه‏ى غدیر به عنوان وسیله‏اى براى تضعیف اسلام استفاده نکنیم. دشمن مى‏خواهد مسئله‏ى غدیر را مایه‏ى برادرکشى و جنگ و خونریزى قرار بدهد؛ در حالى که غدیر مى‏تواند وسیله‏ى ائتلاف و برادرى مسلمان‌ها با هم باشد. مرحوم شهید مطهرى قبل از انقلاب یک مقاله‏ى مفصلى درباره‏ى کتاب «الغدیر» علامه‏ى امینى نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامه‏ى امینى، وسیله‏ى وحدت مسلمین است. بعضى خیال مى‏کردند کتاب الغدیر ممکن است مایه‏ى افتراق بشود. ایشان مى‏گوید اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر مایه‏ى وحدت دنیاى اسلام است. برادران اهل سنت ما هم مى‏توانند در یک محیط خالى از پیش‏داورى به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا مى‏پذیرند، یا نمى‏پذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلّم است که قضیه‏ى غدیر هیچ‏گونه جنگ و دعواى بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمى‏آورد و اختلافات را ایجاب نمى‏کند. براى شیعیان هم همین‏طور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار به نعمت این اعتقاد و معرفت متنعم شدند. آن برادرهایى هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهن‌هایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادى ندارند. این، اختلاف و درگیرى را ایجاب نمى‏کند.

 

امیرعلی طلبه