۱۹ آبان ۹۱ ، ۰۰:۱۴
غروب غریبی
منتظر مانده ام از اول شب تا حالا
گفتم امروز میایی شده فردا حالا
ورق آخر امید! اگر دیر کنی
بی تو آب از سر من میرد...اما حالا...
علیرضا لک
گفتم امروز میایی شده فردا حالا
ورق آخر امید! اگر دیر کنی
بی تو آب از سر من میرد...اما حالا...
علیرضا لک