ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

ارتفاع پست

اینجا ارتفاع پست، با وضو وارد شوید...

وبــسایـت ارتفاع پـــست...
ارتفاع پست

موسای مایی و عصای دیگرانی
یعنی شما آقای از ما بهترانی
از تو فقط چوپانیت را درک کردیم
پس حقمان است اینکه ما را می چرانی
دور از من و این گله های کوچ کرده
این جمعه هم،پیش خدا خوش بگذرانی

دیدگاه های شما

۱۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

ای التماس و خواهش بالا دوازده

ظهر اذان عقربه ما دوازده

من حقم است هشت گرفتم چرا که من

یک جمله هم نساخته ام با  دوازده

با چند نمره باشد اگر رد نمی شوی

یک،دو،سه...هفت،هشت_نَه آقا  دوازده

بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند

ای نمره قبولی دنیا دوازده

ثانیه های کند توسل می آورند

یا ((صاحب الزمان خدا))یا ((دوازده))

هالا که ساعت تو و چشم خدا یکی است

آقا چقدر مانده زمان تا  دوازده

امروز اگر نشد ولی یک روز می شود

ساعت به وقت شرعی زهرا  دوازده

علی اکبر لطیفیان

امیرعلی طلبه

چه خبر گشته که این گونه پریشان شده اید؟
علت نصب بنر بر سر میدان شده اید؟
نکند پُست و مقامی به خطر افتاده؟
که چنین مضطرب و زار و هراسان شده اید؟
قصه منفعت و سود و زیان را بلدیم
پشت “تکلیف گرایی” است که پنهان شده اید!
چقدر “جبهه” و “خط” و جریان”، بَه بَه بَه!
«
اَجرتان با شهدا» رهرو آنان شده اید؟!؟
عده ای مردِ عمل، مردِ شجاعت، غیرت
جمع دیگر چقدر خوب “سخنران” شده اید!
اَین عمّار؟که گفتند، کجا کِز کردید؟
نکند وسوسه ی “نیزه و قرآن” شده اید؟
«
بین یک جمع خصوصی» – خبر آورد کلاغ-
هم نظر با لیدر “مکتب ایران” شده اید!
مزه خدمت سی ساله اتان نوش شده
خسته هستید، چرا معرکه گردان شده اید؟
بگذارید بگویم، به دلم می ماند!
وقت “رای” است “هوادار” جوانان شده اید
دو سه ماهی است که هم صحبت با “اقشارید
چقدر مردمی و فکر ضعیفان شده اید
عده ای ساکن تهران، بقیه در مرکز
حیف شد دور ز مجموع “مدیران” شده اید!
خواب دیدم سر پرونده دوران کذا
حکم کردند و شما راهی زندان شده اید
خرج از کیسه ی مولا و ولی کردنتان
ثابتم کرده که هم حزبی شیطان شده اید!
شکر حق را بنمائید که با این اوضاع
مورد مرحمت مردم ایران شده اید
آفرین هم وطنانم، که به تدبیر و حضور
باعث دل خوشی پیر جماران شده اید!

سجاد توکل

امیرعلی طلبه

مناجات نامه

مناجات هایی در دل شب بعد از عملیات

امشب که دورهم جمع شدیم می خواهیم، از خدا بخواهیم زحماتی که کشیده ایم، کاری که کرده ایم شب نخوابی هایی که زیر باران کشیده ایم، شب هایی که با بچه ها بودیم و یک عده از آنها پیش خدا رفتند پیش مجروحانمان، بخواهیم که این زحمت ها را قبول کند و توشه ی آخرت پدر و مادرمان قرار بدهد. آن ها که این مدتی که ما جبهه بودیم دوری و رنج زحمت زیاد متحمل شده اند. امشب از خدا بخواهیم که خدایا مشکلات ما و گناهان ما زیاد است. هر چی هم که از جنگ می گذرد مشکلات ما بیشتر می شود. امشب می خواهیم بریم کنار قبر «شاه حسینی» بگیم، گریه کنیم که تو را فراموش کردیم. عکس تو را که در مجلس می بینیم خجالت می کشیم. بگیم: شاه حسینی! یار عزیز، برادر، کسی که 5 سال در این واحد زحمت کشیدی؛ خاطرات و درس های زیادی از تو داریم. چی شد که از بین ما رفتی؟ می دونم که می گی الان پیش شما نشستم. می دونم که گریه های بچه ها تو را به اینجا می کشاند. از مصیب برایمان بگو، بریم سراغ شاهدانی که دیشب با ما بودند و هر کدام شاهد شهادت یکی از آن ها بودیم. دیشب آخرین شب چراغ عمر آنها بود، خداحافظی کردند و رفتند. برادرانمان: سیفی، نوراله زاده، مساوات، دامادپور، احمدی، الان در بیمارستان منتظر دعاهایمان هستند.این که بنده ی خدا راضی باشد مهم نیست، مهم آن است که خدا از ما راضی باشد. آیا موقعی که دست های بسیجی را گرفتیم و راه را نشان دادیم خدا از ما قبول کرد؟ زیر باران کاری کردیم، سرما بدن را اذیت می کرد؛ خدا آیا قبول کرد؟ وقتی که در گرما از کمین عبور می کردیم سر بالایی مشکلات را قبول کرد؟ چقدر خوشحال کننده است که خدا قبول کند. آیا قلب امام را شاد کردیم؟ یک زمان خدای ناکرده کم کاری نکرده باشیم! بسیجیانی که دیشب آنقدر مظلوم بودند و ما به آن صورت احترام نمی گرفتیم چگونه خط دشمن را شکستند، حالا می گیم خدایا بیچاره و بدبختیم! یعنی اگر گریه نکنیم ضرر کرده ایم. جواب پدر و مادر، را چگونه بدهیم مهم آن است که ما را کشاند اینجا و غیر ممکن است که خدا از ما قبول نکند. دیشب علی (شاه حسینی) با من صحبت کرد، یک صفایی داشت. نیتش پاک بود و رفت. امشب پیش خودم گفتم: خدایا! این دنیا خیلی خفه! یعنی دوباره باید برگردیم، به ما قبولی ندادی؟ دوباره روز از نو، چقدر از این روزها باید بگذرانیم؟ ای خدا! این دنیا قفس است بچه هایی که رفتند این دنیا را شکستند، ما باز در این قفس مانده ایم، اُسرای ما باز چشم به راه ماندند، خدا! ما کی پیش بچه ها روسفید می شویم؟ خدا! کی تو از ما قبول می کنی که دست پُر برگردیم؟ خدا ! آخه کجایند بچه هایی که با هم بودیم؛ هم سفر بودیم. چه طور برویم پیش پدر و مادر بچه ها.

امیرعلی طلبه

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خداوندی را که ما را از خواب غفلت به بیداری و از مردن در رختخواب به شهادت در راه خودش کشاند و چنین پدر بزرگواری را، الگوی تمام خوبی ها را به عنوان رهبر بر بالای سر ما یتیمان نهاد! حال اگر شب و روز شکر گزاری کنیم قدر این نعمت خدا رانتوانیم دانست. واقعاً که جبهه دانشگاه الهی است.جبهه جایی است که انسان هایی که در آن قدم می گذارند باید از ته قلب به سرور شهیدان آقا ابا عبد الله لبیک گویند و حسین گونه تا آخرین لحظه ی عمر خود [باقی] باشند.خاک جبهه ی ایران همچون خاک کربلاست.

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند                                                            روبه صفتان زشت خو را نکشند

پیام به مردم حزب الله و زحمت کش:

البته اینجانب کوچکتر از آن بودم که بعد از رفتن خود پیامی بدهم. اول اینکه امام عزیز را تنها نگذارید و به پیامهای پدر گونه ی او از ته قلب گوش فرا دهید. مانند مردم کوفه نباشید که ابا عبدالله را تنها گذاشتند. دیگر این که از راه های انحرافی که انسان را از خط امام عزیز و بزرگوار دور می کند پرهیز کنید . امام عزیز فعلاً فرموده اند که باید در جبهه باشیم و دفاع را واجب دانسته اند جبهه های گوناگون برای خودتان درست نکنید! جبهه برای همه واجب است. نگذارید امام عزیز برای چندمین بار به ما بگویید که به جبهه بروید. اگر ما سرباز او باشیم یک بار فرموده اند و دیگر کافی است. ما باید به دنیا ثابت کنیم که هر چه امام می گویند با جان و دل خریداریم. از گروه بازی و خیانت به خون به خون شهدا باید [بپرهیزیم.] به فکر کمک کردن به مستضفعان باشیم، نه به فکر کسانی که از زحمت و خون شهدا [سوء] استفاده می کنند و نفعی هم به انقلاب و جنگ نمی رسانند!دیگر این که:سعی کنید در این دو روزه ی زندگی امام بزرگوار را راضی نگهدارید و از همه بالاتر پروردگار عالیتان را. لباس عاشقانه ی رزم را بر تن کنید و پوتین های خود را محکم ببندید و پیشانی بند "الله اکبر" بسته و پشت پا به این دنیا و مادیات زودگذر زنید. با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح برگیرید.

پیام برای برادران واحد اطلاعات و عملیات:

برای شهادت و یا [بهشت] رفتن تلاش نکنید. برای رضای او کار کنید و بگویید خداوندا! نه برای بهشت و نه برای شهادت؛ اگر تو ما را هم در جهنمت بیندازی ولی فقط از ما راضی باشی برای ما کافی است.

خانواده شهدا را فراموش نکنید.در وقت نماز این بنده را هم دعا کنید.

پیام به پدر و مادر و برادر و خواهرم:

ای پدر و مادر عزیزم این دنیا دنیای فانی است و زود گذر. زندگی آن است که کارنامه ی قبول را بگیریم و از این دنیا برویم. از شما می خواهم که خداوند را از خودتان راضی نگه دارید و خوشحال باشید که شما هم سهمی را بر دین خدا پیدا کردید .

برادر عزیزم! هر طور که می توانی سعی کن که انقلاب و جنگ را یاری کنی. برای من گریه نکنید، برای مظلومیت آقا ابا عبد الله بگریید.

کسی که به خدا توکل داشته باشد به آمریکا سجده نخواهد کرد و کسی می تواند از سیم های خاردار دشمن عبور کند که در میان سیم خاردارهای نفس گیر نکرده باشد.

امیرعلی طلبه